۲۷ اسفند، ۱۳۸۸

سال 1388

سال جاری رو به اتمام است .البته اتمام که چه عرض کنم ، تقریباٌ تمام هم شده چون درست دو روز دیگر نوروز وایام عید آغاز می شود. در این لحظات وقتی به گذشته نگاه می کنم ، سال جاری رو یک سال معمولی نمی بینم ، امسال یعنی سالی که تقریباٌ تمام شده است ، نسبتاٌ سال شلوغ پلوغی برای من بود .درست در ابتدای سال یعنی در اردیبهشت شوخی شوخی در آزمون کارشناسی ارشد شرکت کردم ، وبعد هم همینطوری شوخی شوخی قبول شدم و شدم دانشجوی کارشناسی ارشد. ولی خوب در نیمه دوم سال دیگه موضوع خیلی هم شوخی نبود ، بلکه کاملاٌ جدی مجبور بودم با دانشگاه برخورد کنم . دو روز در هفته سر کلاس و هم زمان کار کردن دیگر رمقی برای من باقی نمی گذاشت . اما هر چه بود یک ترم گذشت و من الآن در دومین ترم تحصیل قرار دارم و البته به همراه کوهی از مطالبی که باید مطالعه و آماده بشود. این شاید مهم ترین اتفاقی بود که امسال رخ داد . در انتهای سال هم مسائلی در محل کارم رخ داد که بیش از حد ذهنم رو مشغول کرد ، امیدوارم که در سال آینده این موارد حل شده باشد ، چون واقعاٌ حوصله وتحمل دردسر رو ندارم .
و اما از همه این حرفها که بگذریم هیچ چیزی شیرین تر از این نبود که یک سال دیگر رو آدم ، با تفاهم در کنار کسی باشد که واقعاٌ دوستش دارد .به خاطر همه چیز از تو عزیزم متشکرم .
همین دیگه . خلاصه این جوریاست .

هیچ نظری موجود نیست: